سلام به خوانندههای عزیز محکینویی، در ادامه مقالهای که درباره اینکه ستاره چپونه متولد میشود؟ داشتیم اگه هنوز نخوندین برین به لینک بالا. در ادامه باز اومدیم تا از جنبهای دیگر به ستارهها نگاه کنیم. ستاره شناسی یکی از مباحث مورد علاقه شخص من در کودکی بوده، تماشای اون عظمت و شگفتیهای بی پایان برای هر شخصی میتونه جذاب باشه. بهتره بریم سراغ بحثمون.
ستارهها شناخته شدهترین اجرام نجومی هستند و بنیادیترین بلوکهای سازنده کهکشانها را نشان میدهند. سن، توزیع و ترکیب ستارگان در یک کهکشان، تاریخ، پویایی و تکامل آن کهکشان را نشان میدهد. علاوه بر این، ستارگان مسئول ساخت و توزیع عناصر سنگین مانند کربن، نیتروژن و اکسیژن هستند و ویژگیهای آنها با ویژگیهای منظومههای سیارهای که ممکن است در اطراف آنها ادغام شوند، مرتبط است. در نتیجه، مطالعه تولد، زندگی و مرگ ستارگان در زمینه نجوم مرکزی است.
ستارهها در میان ابرهای غبار متولد میشوند و در اکثر کهکشانها پراکنده میشوند. یک نمونه آشنا مانند ابر غبار، سحابی شکارچی است. تلاطم در اعماق این ابرها گرههایی با جرم کافی ایجاد میکند که گاز و غبار میتوانند تحت جاذبه گرانشی خود شروع به فروپاشی کنند. با فروپاشی ابر، مواد در مرکز شروع به گرم شدن میکنند. این هسته داغ در قلب ابر در حال فروپاشی است که روزی به ستاره تبدیل میشود. مدلهای کامپیوتری سهبعدی تشکیل ستارهها پیشبینی میکنند که ابرهای در حال چرخش گاز و غبار در حال فروپاشی ممکن است به دو یا سه حباب تقسیم شوند. این توضیح میدهد که چرا اکثر ستارگان کهکشان راه شیری جفت یا در گروههای چند ستاره هستند.
در برخی موارد، ابر ممکن است با سرعت ثابتی از بین نرود. در ژانویه 2004، یک ستاره شناس آماتور، جیمز مک نیل، سحابی کوچکی را کشف کرد که به طور غیرمنتظرهای در نزدیکی سحابی مسیه 78، در صورت فلکی شکارچی ظاهر شد. هنگامی که رصدگران در سراسر جهان ابزار خود را به سمت سحابی مک نیل نشانه رفتند، چیز جالبی یافتند - به نظر میرسد روشنایی آن متفاوت است. مشاهدات با رصدخانه پرتو ایکس چاندرا ناسا یک توضیح محتمل ارائه کرد: برهمکنش بین میدان مغناطیسی ستاره جوان و گاز اطراف آن باعث ایجاد اپیزودیک می شود.
ستاره های سکانس اصلی
ستاره ای به اندازه خورشید ما به حدود 50 میلیون سال نیاز دارد تا از ابتدای فروپاشی تا بزرگسالی بالغ شود. خورشید ما تقریباً 10 میلیارد سال در این مرحله بالغ باقی خواهد ماند.
ستارگان از همجوشی هسته ای هیدروژن برای تشکیل هلیوم در اعماق درون خود سوخت می گیرند. خروج انرژی از نواحی مرکزی ستاره فشار لازم را برای جلوگیری از فروپاشی ستاره تحت وزن خود و انرژی که توسط آن میدرخشد را فراهم میکند.
ستارگان دنباله اصلی طیف وسیعی از درخشندگیها و رنگها را در بر میگیرند و میتوانند بر اساس آن ویژگیها طبقهبندی شوند. کوچکترین ستارهها که به کوتولههای قرمز معروف هستند، ممکن است حاوی 10 درصد جرم خورشید باشند و تنها 0.01 درصد انرژی ساطع میکنند و در دمای بین 3000 تا 4000 کلوین به شدت میدرخشند. کوتولههای قرمز علیرغم ماهیت کوچکشان، بیشمارترین ستارههای کیهان هستند و طول عمری بالغ بر دهها میلیارد سال دارند.
از سوی دیگر، پرجرم ترین ستارگان، که به عنوان ابرغول شناخته میشوند، ممکن است 100 بار یا بیشتر، از خورشید جرم داشته باشند و دمای سطح آنها بیش از 30000 کلوین باشد. ابرغولها صدها هزار برابر بیشتر از خورشید انرژی ساطع میکنند، اما فقط چند میلیون سال عمر دارند. اگرچه اعتقاد بر این است که ستارگان افراطی مانند اینها در اوایل کیهان رایج بودهاند، اما امروزه آنها بسیار نادر هستند - کل کهکشان راه شیری شامل تعداد انگشت شماری ابرغول است.
ستاره ها و سرنوشت آنها
به طور کلی، هر چه یک ستاره بزرگتر باشد، عمر آن کوتاهتر است، اگرچه همه ستارگان به جز پرجرم ترین آنها میلیاردها سال عمر می کنند. هنگامی که یک ستاره تمام هیدروژن موجود در هسته خود را ذوب می کند، واکنش های هستهای متوقف می شود. با محرومیت از تولید انرژی مورد نیاز برای پشتیبانی از آن، هسته شروع به فروپاشی در خود می کند و بسیار داغتر میشود. هیدروژن هنوز در خارج از هسته موجود است، بنابراین همجوشی هیدروژن در پوستهای که هسته را احاطه کرده است ادامه مییابد. هستهای که بهطور فزایندهای داغ میشود همچنین لایههای بیرونی ستاره را به سمت بیرون هل میدهد و باعث انبساط و سرد شدن آنها میشود و ستاره را به یک غول قرمز تبدیل میکند.
اگر ستاره به اندازه کافی جرم داشته باشد، هسته در حال فروپاشی ممکن است به اندازه کافی داغ شود تا واکنشهای هستهای عجیبتری را که هلیوم مصرف میکنند و عناصر سنگینتر تا آهن تولید میکنند، پشتیبانی کند. با این حال، چنین واکنشهایی تنها یک مهلت موقت را ارائه میدهند. به تدریج، آتشهای هستهای درونی ستاره به طور فزایندهای ناپایدار میشوند - گاهی به شدت میسوزند، گاهی اوقات خاموش میشوند. این تغییرات باعث میشود که ستاره به تپش بیفتد و لایههای بیرونی خود را پرتاب کند و خود را در پیلهای از گاز و غبار بپوشاند. اتفاق بعدی بستگی به اندازه هسته دارد./منبع